1-   میدان در ایران باستان

میدان ها معمولا در مسیر تلاقی مسیرهای ممتد به دروازه های شهر پدید می آمد که این مسیرها خود به دلیل ارتباط مستقیم با دروازه ، مکانی برای داد و ستد و تجارت بودند . گشودگی پدید آمده از تلاقی این مسیر ، معمولا میدان را علاوه بر مرکز ارتباطات اقتصادی – اجتماعی به مرکز فیزیکی شهر بدل می ساخت .علاوه بر این شهرها همواره یک میدان تجمع دیگر نیز داشته اند که نقش کاملا مذهبی داشت . اینگونه میدان ها معمول خارج از فضای شهر و مقابل آتشکده ها پدید می آمد. میدان در شهرهای ایران باستان عمدتا فضایی برای باخبر شدن از تصمیمات گردانندگان شهر بود و نه مکانی برای تبادل نظر و تصمیم گیری ، یه عبارت دیگر جنبه اطلاع رسانی و حکومتی در آن نسبت به حضور و فعالیت اجتمعای شهروندان برتری داشت .

 

2-   میدان در دوران بعد از اسلام

شهر دوره اسلامی فاقد عنصر مرکزی به عنوان عنصر تعیین کننده است ، بلکه این ستون فقرات شهرهاست که شکل آنرا تعیین می کند و  سایر عناصر در ارتباط با این عنصر اصلی شکل می گیرند .

مسجد جامع ، کوشک یا دارالعماره ، میدان ، مدرسه ، حمام ، کاروان سرا و... عناصر غیر قابل تفکیک این ستون فقزات هستند که هر یک ، نقش و وظیفه ای در تکمیل یکدیگر دارند . میدان رفته رفته اهمیت ویژه ای میابد و از این دوره با نقش و عملکردهای متفاوتی چون تجاری ، ورزشی ، مذهبی ، اداری و حکومتی کار اتصال شهر کهن و توسعه جدید آنرا پی می گیرد .

در این دوره میدان اصلی به خاطر ارتباط با مسجد جامع به عنوان اصلی ترین مکان تجمع مذهبی قرار گرفته و رفته رفته نقش چند منظوره ای میابند که همواره حضور مردم مهمترین عامل زندگی بخش آن است . علاوه بر میدان های مرکزی و بناهای اطراف آن در هر محله ای نیز به تناسب امکانات ساکنین آن گشودگی هایی پدید می آید که به ترتیب میدان های محله ای  و میدانچه های اجتماع ساکنین واحدهای همسایگی از این نوع هستند.

در شهرسازی دوران قاجار میدان نقش مهمتری را در سازمان دهی فضای شهری بر عهده می گیرد . نقش نمادین میدان بر عهده میدان مرکزی واگذار می شود و میدان ها و میدانچه های محلی با سادگی هرچه بیشتر ، رفع نیازهای ساکنین تقسیمات محله ای و زیر محله ای را با داشتن بازارچه ، حمام ، مسجد و... برعهده می گیرند .میدان های این دوره بر حسب عملکرد و نقش شهری ، وسعت های مختلفی دارند ؛ به عنوان مثال میدانهای نظامی بسیار بزرگ  ، میدان های حکومتی نسبتا بزرگ  و میدان های تجاری بزرگ بوده اند . تهران در دوران قاجار دارای 5 میدان مهم به نام های توپخانه ، بهارستان ، ارک ، پاقاپق و مشق می شود که از یادگارهای دوران امیرکیبر به شمار می روند .

 

·       تحولات میدان در دوران معاصر

آنچه امروز در میدان های مهم شهری مطرح است ، چگونگی فرم ، تنوع استفاده و پیوند آنها با بافت شهری است ؛ در حالیکه اکثر میدانهای نوساز شهری در ایران فاقد طراحی صحیح در زمینه ویژگی های مذکور است و تنها جنبه کالبدی و فیزیکی قابل بررسی می باشند . میدان در دوران معاصر عموما به محوطه ای ابلاغ می شود که در عمل به اشغال وسائل نقلیه درآمده و به شکل کلی تغییر شکل یافته است . به عنوان مثال میتوان به طرح میدان مرکزی شهر همدان در سه دهه اخیر اشاره نمود .در طرح پیشنهادی شهر همدان به عنوان یکی از اولین طرح های مهم شهری در ایران  معاصر توسط کارل فریش مهندس چرمساز کارخانه شهر همدان تدوین و در آبان ماه 1310 ارائه و در وزارت داخله به تصویب رسید ، میدانی به قطر 15 متر در مرکز شهر همدان با شش خیابان عریض شعاعی مرکزی ایجاد شد و مجموعه این 6 خیابان به یک خیابان عریض کمربندی در فاصله 750 متری میدان ختم میشدند . به این ترتیب ، میدان مرکزی ، سبزه میدان کهن و شش خیابان جدید شعاعی مرکز محلات شهر را منهدم کردند .

نمونه مذکور از بارزترین و مهمترین نمونه های میدان ترافیکی یا فلکه – نسل معاصر میادین شهری – در شهرهای معاصر ایران به شمار می رود .

 

 

·       جمع بندی نقش میادین در زندگی شهری

از دیرباز تا کنون بین طرفداران دو دیدگاه متضاد درباره شهرسازی ، بحثی در گرفته است که هنوز نیز ادامه دارد ، گروهی از شهرسازان اولویت را به جنبه های هنری شهرسازی داده ؛ بیشتر روی فضاهای شهری تاکید می کنند و دسته دیگر اولویت را به جنبه های اجتماعی داده و بیشتر عملکرد فضا را مدنظر دارند .

گرچه تاکنون اصول و قوانین بسیاری برای شهرسازی تدوین و تصویب شده و به اجرا درآمده است ولی این قوانین تا کنون نتوانسته است از ساخته های ناهنجار و بی قاعده در شهرها جلوگیری کند . عکس العملی که در مقابل این این ناهنجاری ها مشاهده می شود ، نمایانگر علاقه مندی بیشتر به فضاهای شهری و بازگشت به ایده های هنری در شهرسازی است .

در یونان کلاسیک و بعدها در ایتالیای رنسانس ؛ شهر و زندگی سیاسی مترادف و هم معنا بودند . میدان عمومی شهر مکانی بود تا شهروندان آزاد اندیش در آنجا بر عقاید سیاسی و تصمیمات حکومتی تاثیر بگذارند و به این ترتیب میدان بصورت جلوه گاه مسئولیت های مدنی ، آموزش و مشارکت جمعی هر و بالاخره مهمترین نشانه دموکراسی سیاسی در آمد . میدان معرف سیاستی بود براساس مشارکت فعال شهروندان که از سایر اشکال سیاسی همچون حکومت خودکامگان  ، حکومت قانون مدار و دموکراسی برپایه حکومت نمایندگان مردم متفاوت بود . در نتیجه میدان به محلی جهت رشد آگاهی های عمومی و مسئولیت های مدنی تبدیل شد که در آشنایی مردم با تمدن موثر و از جاهلیت ، ناآگاهی ، گروه بندی و فردگرایی زندگی فراشهری به دور بود . چنین مفهومی از میدان یا هرنوع دیگر فضای باز شهری ، مدتهاست از میان رفته است و مدت مدیدی است که ما دیگر میدان را با تمدن و شهروندی همراه نمی بینیم . در حقیقت چنین تصوری امروزه بعید به نظر می رسد . میدان در بهترین شکل خود جای تفریح ، قدم زدن و محل دیدار دوستان است و اگر خالی از جمعیت باشد موجب احساس خطر و گریز از این مکان می گردد . میدان اگر به ترافیک موتوری تسلیم شده و یا به بازارچه و محل خرید و معامله و خرید و فروش تبدیل شده باشد ، شلوغ و ازدحام است . البته نمیتوان گفت نقش سیاسی میدان بکلی فراموش شده است . در بسیاری از شهرهای دنیا میدان اصلی شهر عرصه ای است جهت تظاهرات و گردهمایی اجتماعی و یا اعتراضات سیاسی ، صنفی و یا اجتماعی .

اینک با توجه به شکل تغییر زندگی فردی و اجتماعی جوامع ، افزایش اوقات فراغت  ، فرصتی در روند برنامه ریزی و طراحی فضای معاصر شهری بدست آمده تا با نوسازی میدان های قدیمی و احداث میدان های جدید امکانات مطلوبی برای گذران اوقات فراغت به شهروندان داده شود . نکته مهم اینکه آیا در روند طراحی میادین معاصر شهری انتظارها و سلیقه های گروه های مختلف اجتماعی و توده های مردمی به اندازه کافی رعایت می شود یا خیر ؟ و در همین جا تفاوت آشکار بین معماری و طراحی شهری و سایر هنرها به طور مشخص روشن می شود ؛ زیرا برای مردم میدان شهری فضایی است که در آن استفاده های مختلفی می شود و این قابلیت در استفاده روزانه آن مشخص خواهد شد .